آسمون خسته
السلام علیک یا فاطمه الزهرا
یه آسمون خسته
آتش دسته دسته
پشت دری شکسته
کبوتری نشسته
که بال و پر رو بسته
بال و پری شکسته
یه آسمون پر از غم
بابا گرفته ماتم
دست او نو می بستن
اونا که خیلی پستن
که دور هم نشستن
دنیاشونو می خواستن
حق و نکه ببینند
چشماشونو می بستن
یه آسمون خالی
مردم لااوبالی
یه آسمون پرخون
دلی که گشته مجنون
ان شا الله ادامه دارد