نظم

الطاف حق

من چو گنه مي كنم

نادممو شرمسار

هر چه كنم هر كجا

در نظر كردگار

گر چه نباشد فزون

هست همه آشكار

روزي ز او مي خورم

قوت بازو ز اوست

ملك خداوند است

هرچه كه هست مال اوست

گر چه بميرم ولي

در عجبم پس چرا

با همه الطاف حق

باز گنه مي كنم

كاش رود نور حق

در دل تاريك من

تا كه شود نور او

باعث بيداريم

Share

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *